دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

قراره اینجا بنویسم
نمیدونم قراره از چی بنویسم
شاید اینجا فقط برای خودم بمونه:)
.........
عروس‌ بهار و تابستون هستم با یه‌ دنیا عشق و احساس💚

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۱۱ مرداد ۹۹ , ۰۸:۵۵
    Post 160
  • ۶ مرداد ۹۹ , ۱۳:۱۶
    Post 159
  • ۳ مرداد ۹۹ , ۱۶:۲۵
    Post 157
  • ۳۰ تیر ۹۹ , ۲۳:۴۴
    Post151
  • ۱۶ تیر ۹۹ , ۱۱:۴۷
    Post148
  • ۳۰ خرداد ۹۹ , ۰۱:۱۰
    Post 141
آخرین مطالب

۳ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

یادم بمونه امروز را

تا این موقع ناهار نخوردیم

آخرین روز تابستونی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۲ ، ۱۵:۵۲
دختر آفتاب

در حالیکه خونه پر از وسیله و اسباب بازیای دختره، دختر خانم عزم خواب میکنه. پدر خونواده فرتی همه جا را ظلمات میکنه.

من دختر را میخوابونم.. یواش یواش میام سراغ یا آشپزی یا جمع کردن کوه اسباب بازیا‌‌.. اگه بخوابم آشپزی کنم که عملا کار نهایی غداست، لامپ هود بالای سر گاز به دادم میرسه

امشب با اینکه منتظرم غذای خانم کوچولو دم بکشه، حس جمع کردن اسباب بازیا را ندارم و فقط سعی کردم مسیر رفت و امد همسر را خالی کنم که مبادا مثل من پاهاش بره روی اسباب بازیا

بخدا حس خجالت دارم جلوی همسر که دو تیکه اسباب بازی را جمع نکردم و از طرفی خسته شدم از تکرار مکررات

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۲ ، ۰۰:۰۲
دختر آفتاب

توی فکر اینم یه خونه تکونی بکنم.

کابینت ها و کشوهای نامرتب بخاطر یه قسقل دختر

اصلا زندگیم دیدنیه

موندم کی مرتب کنم

هر موقع که پدرش می برتش جایی فقط میتونم هول هولی ظرف بشورم و چای و میوه آماده کنم.. بقیه کارهای جزیی و بزرگ بماند

* مه سو جان، راستی اسم دخترکت چیه:)

توی این فاصله از روی میز جلوی مبلی رفته پایین.. رفته توی آشپزخونه و در سطل آشغال را باز کرده.. رفته توی هال و به گل سانسوریای بینوا حمله کرده

الان هم همونطور که داره برا تودش چیزایی میگه خورد زمین

طی این پست چند بار بلند شدم و رشته کلام از دستم رفت

رشته کارها هم همینطوریه

خلاصه برای من که دوست دارم دور و برم مرتب و خلوت باشه باید عرض کنم وجود این بی نظمی های وسط خونه شامل اسباب بازیاش و بقیه وسایل خونه که مورد علاقشه، باعث سلب آرامشم شده

وجودش مایه شکرگزاریه

پوست صاف و نرمش

موهای گوگولیش

نمکی بودنش

خنده هاش

حتی شیطنتاش خنده را برامون به ارمغان میاره

خوب اومد سراغ من و باید برم.. غر غر میکنه دختر کوچولوم

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۰۲ ، ۲۰:۲۲
دختر آفتاب