دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

قراره اینجا بنویسم
نمیدونم قراره از چی بنویسم
شاید اینجا فقط برای خودم بمونه:)
.........
عروس‌ بهار و تابستون هستم با یه‌ دنیا عشق و احساس💚

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۱۱ مرداد ۹۹ , ۰۸:۵۵
    Post 160
  • ۶ مرداد ۹۹ , ۱۳:۱۶
    Post 159
  • ۳ مرداد ۹۹ , ۱۶:۲۵
    Post 157
  • ۳۰ تیر ۹۹ , ۲۳:۴۴
    Post151
  • ۱۶ تیر ۹۹ , ۱۱:۴۷
    Post148
  • ۳۰ خرداد ۹۹ , ۰۱:۱۰
    Post 141
آخرین مطالب

۹ مطلب با موضوع «روزانه نویسی و دعا» ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۳۶
دختر آفتاب
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۴۴
دختر آفتاب

بارون شدیدی شروع به باریدن کرده. کاش تا صبح، همینجوری بباره
حس میکنم اینجوری غم دلم شسته میشه

بزن باروووون.. دلم آکنده از غمی است که تنها خدا داند

خدایا برس به دادم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۱۸
دختر آفتاب

وای خدایا این چه عیدیه اینقد مرگ و میر داره اتفاق میفتهcrying دلم میگیره از پر پر شدن اینهمه آدم و مخصوصا جوونترها

خدایا به خودشون و جوونیشون و خانوادشون رحم کن

خدایا معجزه ات را نشونمون بده

خدایا همه را سلامت نگه دار 

کاش شیوع این بیماری لعنتی متوقف میشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۵۲
دختر آفتاب

چند دقیقه پیش خبری خوندم مبنی بر پیشنهاد یکی از نما.یند.گان م.جل.س مبنی بر تعطیلی یکماهه کشور... خدای من چه اتفاقی در انتظارمونه.. میدونم چیز بعیدیه ولی خواهش میکنم تلفات این بیماری به صفر برسه و استرس مردم به صفر برسه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۱۳
دختر آفتاب

از کلیه دست اندرکاران سریال پایتخت ۶ تشکر میکنم و براشون سلامتی و شادی و عشق را آرزو میکنم

با دیدن قسمت ۲ پایتخت امشب، خیلیییی خندیدم. این ۲ قسمتش که عالی بود و امیدوارم همینطوری پیش بره..یادم نمیاد آخرین بار کی اینقدر خندیدمlaugh شاید عید ۹۷ بود

روح خشایار الوندی عزیز شادheart

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۹ ، ۰۲:۰۷
دختر آفتاب

امروز همکارم که ماه آخر بارداریشه، اومد پیشم و هر چقدر بگم از دیدنش خوشحال شدم کم گفتم.

آخه رفته بود مرخصی و من ندیده بودمش و یه جورایی بعید بود تا آخر مرخصیش ببینمش و ناراحت بودم که حالا حالا فرصت دیدار نداریم و امروز خیلیییی اتفاقی بخاطر کاری اومد و منم دیدمشheartکلی با هم حرف زدیم و خندیدیم و شاد شدم
دوست دارم، اومدنش و حس و حال خوبی که بهم داد و ذوق کردنم برای مادری و حتی نی نیش را به فال نیک بگیرمangeldevil
خدایا آرزوی من را هم برآورده کن

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۸ ، ۱۱:۵۸
دختر آفتاب

واسه ناهار امروز، ۲ نوع غذا درست کردم، یعنی در کنار برنج یه آش کوچولو هم بار گذاشتم صرفا بخاطر رو کم کنی و از بین بردن غر احتمالی بخاطر تکراری بودن غذاangel

 

اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لَا أَحْتَسِب‏

خدایا! در این کار من و مشکل من برایم گشایشى قرار ده و سببى براى بیرون شدن از آن فراهم آور و مرا هم از آنجایی که گمان توانم برد و هم از آنجا که گمان ندارم روزى ده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۸ ، ۱۴:۰۴
دختر آفتاب

صبح به این امید چشمم را باز کردم که صبح جمعه اس و حالا حالا می تونم بخوابم
حس بد و وحشتناکی بود که متوجه شدم امروز روز غیر تعطیلیه و باید به چشمای خسته و پر از خواب اهمیت ندم
بلههههه باید از رختخوابم دل بکنم و پیش به سوی کار


خدایا روزی سرشار از خبرای خوب برامون رقم بزن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۸ ، ۰۷:۱۹
دختر آفتاب