دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

قراره اینجا بنویسم
نمیدونم قراره از چی بنویسم
شاید اینجا فقط برای خودم بمونه:)
.........
عروس‌ بهار و تابستون هستم با یه‌ دنیا عشق و احساس💚

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۱۱ مرداد ۹۹ , ۰۸:۵۵
    Post 160
  • ۶ مرداد ۹۹ , ۱۳:۱۶
    Post 159
  • ۳ مرداد ۹۹ , ۱۶:۲۵
    Post 157
  • ۳۰ تیر ۹۹ , ۲۳:۴۴
    Post151
  • ۱۶ تیر ۹۹ , ۱۱:۴۷
    Post148
  • ۳۰ خرداد ۹۹ , ۰۱:۱۰
    Post 141
آخرین مطالب

۲ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

از نظر روحی به یک سفر به شمال کشور نیاز دارم.. که الان میتونم حتی بخاطرش زار زار گریه کنم

این کرونا چیکار کرده که با اینکه دو نقطه کشور فامیل داریم و خیالمون از نظر مسکن راحته ولی نمیشه رفت

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۰۰ ، ۱۰:۲۰
دختر آفتاب

ماههاست که توی وجودم یه قلب کوچولوی دیگه شروع به زدن کرده

اون اوایل از نظر روحی خیلی داغون بودم و شوک بزرگی بهم وارد شد و همسر فقط میخواست دل منو راضی کنه و پیشنهاد سقطم را حتی قبول کرده بود زبونی

ولی کم کم با خودم کنار اومدم

------

الان هم آدم های کمی میدونن باردارم ولی من وجود طفلم را شاید بگم از همون اوایل حس کردم و با اینکه میگن از  حدودای ۱۹ هفتگی حرکت بچه آغاز میشه ولی من نبض بچه را از خیلی وقت پیش و تقریبا همون اویل توی دلم حس میکنم.. سری پیش که رفتم دکتر، دکتر بهم گفت ماشالا حرکتش خوبه و فک کنم بخاطر همینه که من خیلی زود حسش کردم

اون اوایل دو طرف شکمم که نبض را حس کردم خوشحال بودم بالاخره به آرزوی فرزند دوقلو رسیدم ولی سونوگرافی بهم گفت یه بچه اس!!

این یک هفته شکمم بزرگ تر شده( خب متاسفانه با وجود رعایت رژیم غذایی و پیاده روی های گه گاه  نیمچه شکمم آب نشد و شکم را داشتم) و خودم متوجه شدم بزرگ شدن ابعادش را... همسر هم چند روز پیش بهم گفت

امیدوارم بتونم ‌با فرزندم شروع به حرف زدن بکنم مثل اون اوایل و اینجوری شور و شوق خودمم بیشتر میشه

هنوز جنسیت نی نی مشخص نیس و من افتادم به فکر وسیله خریدن برای تودلیم!! فعلا منتظرم حقوقم را بدن و با دل امن چند دست لباس و اسباب بازی و کتاب واسش سفارش بدم

بمونه به یادگار از  ۳ مهر ۱۴۰۰ و شروع ۵ ماهگی بارداری من

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۰ ، ۰۸:۴۱
دختر آفتاب