دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

قراره اینجا بنویسم
نمیدونم قراره از چی بنویسم
شاید اینجا فقط برای خودم بمونه:)
.........
عروس‌ بهار و تابستون هستم با یه‌ دنیا عشق و احساس💚

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۱۱ مرداد ۹۹ , ۰۸:۵۵
    Post 160
  • ۶ مرداد ۹۹ , ۱۳:۱۶
    Post 159
  • ۳ مرداد ۹۹ , ۱۶:۲۵
    Post 157
  • ۳۰ تیر ۹۹ , ۲۳:۴۴
    Post151
  • ۱۶ تیر ۹۹ , ۱۱:۴۷
    Post148
  • ۳۰ خرداد ۹۹ , ۰۱:۱۰
    Post 141
آخرین مطالب

۲۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

در حال حاضر، نیاز مبرم به مانتو شلوار برای سرکار دارم و واقعا لباسام بد شدن و خسته شدم از بس همیشه این لباس ها را پوشیدم!!! مردم نمیگن این چقدر بی عرضه و خسیسه که حتی دو تا مانتو نداره.. مخصوصا این دوره زمونه که مردم از شکمشون که بزنن، از لباس و پزشون نمیزنن

این کر.ونا کاسه کوزه همه را شکونده و‌ بازار رفتن را ترسناک کرده

ساعت ۱۸:۲۹ نوشت:

کارای دوخت و دوز و اتوکشی لباس های فردام تموم شد و از شدت بیحالی پفک و شیرینی جات خوردم:)

چند ساله موقع بیحالی و حال بد، پفک بشدت به دادم رسیده

کارای روتین روزمره ام مونده و تا آخر شب باید انجامشون بدم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۲۰
دختر آفتاب

ساعت سه بامداده و اینهمه مقاومت خودم در برابر خواب را نمیفهممگریه امشب حسابی ورزش هوازی داشتم و همچنان بیدارم با اینکه چشمام قیلی ویلی میرهمتعجب 

کاش میشد دوش گرفت.‌.. تف به دیوارهای نازکفریاد که دوش وقت و بی وقت را ازم گرفته

گرسنمه!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۰۳:۰۲
دختر آفتاب

با لپ تاپ می نویسم!!

کارهای روزمره ام را انجام دادم و با خیال راحت اومدم اینجا. آش رشته سیزده بدرمون smileyرا خوردیم و ولو شدم روی کاناپه و میخوام نرم افزار درسیم را بخونم و ایضا آهنگ گوش کنم... هرچند بیشتر دلم فیلم دیدن میخواد.. بینش هم دنبال قالب برای وبلاگم میگردم البته اگه نت همکاری کنه

الهی شکرت

بعدا نوشت: این هفته، خیلی کِش نیومده؟؟!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۹ ، ۱۸:۱۸
دختر آفتاب

از شدت خستگی و پا درد نمیتونم کتاب بخونم یا حتی نرم افزار کاریم را جلو ببرم و ازینکه تایم آزاد، خودم خسته ام و مغزم کار نمیکنه ناراحتم و بدتر اینکه همیشه هم همینهangry

نمیدونم دقیقا کار خونه زیاده یا من خیلی خودم را اذیت میکنم یا اینکه بیش از توان بدنم کار میکشم یا بدنم ضعیفه!!!!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۴۱
دختر آفتاب

بارون شدیدی شروع به باریدن کرده. کاش تا صبح، همینجوری بباره
حس میکنم اینجوری غم دلم شسته میشه

بزن باروووون.. دلم آکنده از غمی است که تنها خدا داند

خدایا برس به دادم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۱۸
دختر آفتاب
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۰۶
دختر آفتاب

وای خدایا این چه عیدیه اینقد مرگ و میر داره اتفاق میفتهcrying دلم میگیره از پر پر شدن اینهمه آدم و مخصوصا جوونترها

خدایا به خودشون و جوونیشون و خانوادشون رحم کن

خدایا معجزه ات را نشونمون بده

خدایا همه را سلامت نگه دار 

کاش شیوع این بیماری لعنتی متوقف میشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۵۲
دختر آفتاب

چند دقیقه پیش خبری خوندم مبنی بر پیشنهاد یکی از نما.یند.گان م.جل.س مبنی بر تعطیلی یکماهه کشور... خدای من چه اتفاقی در انتظارمونه.. میدونم چیز بعیدیه ولی خواهش میکنم تلفات این بیماری به صفر برسه و استرس مردم به صفر برسه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۱۳
دختر آفتاب

امروز دیگه از برنج وا زده بودم و ناهار سوپ با قلقلی گوشت پختم

کارای روتینم را انجام دادم و دو ساعتی دراز کشیدم و کاری انجام ندادم، ایشالا میخوام آموزش نرم افزار کاریم را شروع کنم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۰۷
دختر آفتاب

تا ۴صبح بیدار بودم. یه حالت سنگینی داشتم نمیدونم از پرخوری بود یا علایم pms.. از طرفی میگفتم با یه دوش حالم شاید سرجاش بیاد و سبک میشم ولی حسش نبود. از صبح بزور یه ناهار پختم و دل درد داشتم و خوابیدم و تازه از حموم در اومدم و انگار بهترم!!
تصمیم داشتم لباس های کارم را بشورم ولی در توانم نبود دیگه:/
پس فردا کار شروع میشه و ای کاش بخاطر قطع زنجیره انتقال کرونا تعطیل میکردن.. از طرفی هم استرس انتقال بیماری وجود داره و از طرفی خلوته و حوصله سر بره!!!!
روحم خیلی خسته اس ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۱۲
دختر آفتاب