یکساعتی بیدارم و غذایی که از دیشب در تدارکشم، در حال دم کشیدنه!!
خیلی دوست دارم بیام بنویسم ولی هنوز که هنوزه جا نیفتادم و زندگیم روی روال نیفتاده.. خب برام جای تعجب داره این کند بودن و پیش رفتن کارها... اخه من توی مجردی وظایف خونه برعهده ام بود . خدا به داد اونایی برسه که توی خونه پدریشون دست به سیاه سفید نمیزدن
دلم ۳ تا سفر توپ میخواد که خستگی هام تموم بشن که با وضع کرونا ما یه سفر دو روزه بریم شهر مجاور که خونه آشنا و بدون سکنه داریم، خیلیه