دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

Post 177

دو روز و نصفی هست خیلی بدخلق شدم و‌توی خونه به همسر بداخلاقی میکنم البته چون خودش مقصره!! یک پست در مورد پاییزگردی جمعه باید بنویسم و یکی در مورد منت کشی همسر جآن و

یک پست هم در مورد مادر شوهر که دلسوزیش امروز عصبیم کرد و به زور تونستم ناهار بخورم

فعلابرم مرغ و ماهی هایی که همسر جون خریده، بشورم.خدا خیرش بده ولی یه عالمه خریده و یه هول گنده انداخته به جونم

دلم برای خانواده ام تنگ شده.. نزدیک‌ سه هفته اس با خانواده های خودم و‌ همسرم هیچ ارتباطی ندارم و دیگه دارم میپوکم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

post 176

روز کاری شلوغی داشتم و از اینکه بی هدف ننشسته بودم خیلی خوب بود

کاش همه روزای کاری مفید بودن.. به امید تخصصی بودن کارها که فعلا محقق نشده):

موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 175

آرامش الانم را دوست دارم.. کل خونه مرتب و تا حدی تمیزه.. چای روی گاز دم کشیده و لیوان چای دستمه!! میوه شسته شده و آماده خوردنه

استارت ناهار فردا خورده شده

اعتراف میکنم خونه مرتب تمیز خیلی به آرامشم کمک میکنه

دل نگرانیم در حال حاضر خونه پدری بخاطر عصبی بودن خواهره!!!

 همسر جانم هم نمیاد در کنارش غم ها فراموش بشه و لبخند به لبم بیاره

خداوندا شکرت

موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 174

خورش قیمه ام روی گاز قل قل میکنه

برنج با ته دیگ های سیب زمینی داره دم میکشه

سیب زمینی خورش سرخ شده

هوای آزاد توی خونه جریان داره

بالکن و هال جارو شده

پتوی شسته شده پهن شده و نسیم ملایمی درخت روبروم را تکون میده

بدعنقی دیروز و دیشب تا حدی به فراموشی سپرده شده

ظرفای نشسته و آشپزخونه نامرتب منتظر من هستن و ایضا گردگیری کلی خونه

آقای همسر جآن هم تا نیم ساعت دیگه میاد خونه

این بود روایت یک روز تعطیلی من و سرکار بودن همسرم

موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 173

آرایشگاه رفتن و اصلاح ابرو و کوتاهی مو شده برام آرزو

ولی هم آرایشگاهها تعطیله و هم من علایم کرونا را دارم و دو روزه حس بویایی و چشاییم‌ فوق العاده ضعیف شده

موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 172

دیشب از شانه ام تا کمرم درد مرموزی داشت و خواب به چشمم نیامد

ناهارمان را پخته ام و کمی وب گردی کردم و کم کم باید صبحانه را آماده کنم و بریم سرکار

علایم کرونا را داریم و مشکوکیم ولی چون امنیت شغلی ندارم و ایضا مرخصی و البته محل کار بیخیالی دارم با ترس و لرز مبتلا کردن بقیه باید رفت سرکار

۳ روزه از درد بی حالی نتونستم برم حمام و ای وای من

موافقین ۰ مخالفین ۰

۲۸مهر۹۹/ post 171

امروز دومین ماهگرد عقد و عروسیمونه!! خدا را شکر همدم خوبی نصیبم شده

چند روز پیش رفتم بازار و مواد و لوازم کیک و شیرینی را خریدم ولی از پریشب افتادم و حال جسمی خوبی ندارم و شاید سرماخوردگی!!! باشه

امروز را خونه موندم.. هر چند یکماهه بی قرارداد میرم سرکار و بخاطر سرگرمی و بیرون رفتن از خونه و مسایل مادی دعا میکنم یه قرارداد با مبلغ خیلی بالاتر از قرارداد قبلی با هامون ببندن

موافقین ۰ مخالفین ۰

post 170/ امام رضا

فردا قراره بعد ۸ سال و خرده ای چشمم به گنبد امام رضا بخوره. سالها پیش نذر و نیاز کردم برای شفای مادرم‌ که شفایی در کار نبود و نشد بریم مشهد.. ولی بعد این همه مدت قراره دست در دست همسر عزیزم بریم پابوس امام رضا.. منی که با شنیدن صلوات خاصه امام رضا همیشه‌‌اشک ریختم بالاخره صدام شنیده شد و متاهل شدم..

خدایا مراقبمون باش و سالم بربم و‌برگردیم

ببخشید که کامنت ها هنوز تایید نشده.. 

موافقین ۰ مخالفین ۰

میم مثل ../ post 169

یکشنبه ۶ مهر ۹۳ بود‌. ۶ سال گذشت.. دقیقا مثل امروز یکشنبه بود.. از چند روز پیش خاطره اون روزا توی ذهنم داره ول میخوره. وقتی فکر میکنم سرگیجه میگیرم.. چه روز وحشتناکی داشتیم.. چه بلایی سرمون اومد که تا عمر داریم تلخیش کم نمیشه

مادرم حالم بده.. دلتنگتم.. بمیرم که هیچی از زندگی ندیدی... بمیرم سر و سامان گرفتنمون را ندیدی.. بمیرم جوان بودی و هم آغوش با خاک شدی.‌ حلالم کن.‌ دعامون کن..شرمنده که نتونستم بیام سر خاکت.. اخه تازه ۴۰ روز از عروسیم گذشته و بزرگترها گفتن نرو سرمزار

کاش میشد زار بزنم و بغضم تموم بشه‌. الهی بمیرم برای بابا و اجیام.. که اونام امروز حالشون بده و هیچکدوم به روی همدیگه نمیاریم که امروز سالگردته

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

۲ مهر 99/ post 168

یکساعتی بیدارم و غذایی که از دیشب در تدارکشم، در حال دم کشیدنه!!

خیلی دوست دارم بیام بنویسم ولی هنوز که هنوزه جا نیفتادم و زندگیم روی روال نیفتاده.. خب برام جای تعجب داره این کند بودن و پیش رفتن کارها.‌.. اخه من توی مجردی وظایف خونه برعهده ام بود ‌. خدا به داد اونایی برسه که توی خونه پدریشون دست به سیاه سفید نمیزدن

دلم ۳ تا سفر توپ میخواد که خستگی هام تموم بشن که با وضع کرونا ما یه سفر دو روزه بریم شهر مجاور که خونه آشنا و‌ بدون سکنه داریم، خیلیه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰