دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

قراره اینجا بنویسم
نمیدونم قراره از چی بنویسم
شاید اینجا فقط برای خودم بمونه:)
.........
عروس‌ بهار و تابستون هستم با یه‌ دنیا عشق و احساس💚

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۱۱ مرداد ۹۹ , ۰۸:۵۵
    Post 160
  • ۶ مرداد ۹۹ , ۱۳:۱۶
    Post 159
  • ۳ مرداد ۹۹ , ۱۶:۲۵
    Post 157
  • ۳۰ تیر ۹۹ , ۲۳:۴۴
    Post151
  • ۱۶ تیر ۹۹ , ۱۱:۴۷
    Post148
  • ۳۰ خرداد ۹۹ , ۰۱:۱۰
    Post 141
آخرین مطالب

post 182

سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۲۸ ب.ظ

پنج شنبه 22 آبان بعد غروب لباس پوشیدم و یه سر رفتم پیش مادرشوهر و بعدشم رفتم خونه بابا اینا

تا 10/5 شب پیش بابا و خواهرا بودم و خدا را شکر خیلی بهمون خوش گذشت و در کنارشون بودم و یه عالمه حرف زدیم و غذا و کیک خوشمزه خواهرک را خوردیم و آخر شب همسر اومد دنبالم و رفتیم خونه خودمون

البته با حفظ فاصله و باز گذاشتن درها و تبادل هوا و پوشیدن دستکش و دو ماسکخجالتی

البته چند روز پیشم رفته بودم پیششون ولی بخاطر مریضی که قبلا داشتم حتی یه لیوان آب هم نخوردم و دست به چیزی هم نزدم و زود برگشتم خونه 

*پست پایین هم جدیده!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۸/۲۷
دختر آفتاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی