Post 160
آخرین روزهای خانه پدری و دوران مجردی
شمارش معکوس ازدواجم خیلی یهویی و سریع شروع شده
۱۶ روز
حس شادی و دلهره توامان
لعنت به کرونا که اینقدر همه را به هول و ولا انداخته و مجبوریم سریعتر عروسی بگیریم
آخرین روزهای خانه پدری و دوران مجردی
شمارش معکوس ازدواجم خیلی یهویی و سریع شروع شده
۱۶ روز
حس شادی و دلهره توامان
لعنت به کرونا که اینقدر همه را به هول و ولا انداخته و مجبوریم سریعتر عروسی بگیریم
همون بزرگترا هم باید تصمیمشون عاقلانه باشه...برا منم خیلی یهویی همه چیز رو پیش بردن...ولی خب راستش ما دو سال و نیم عقد بودیم...و خب شناخت رو پیدا کرده بودیم از همدیگه....
حالا قراره جشن بگیرید یا بدون جشن و بزن و بکوب هست؟!
چندتا پست آخرت رو خوندم و خیلی عروسیت یهویی شد دختر...ان شا الله که خیر در راهت باشه و تصمیم عاقلانه ای باشه این یهویی سر خونه و زندگیت رفتن...قراره جشن عروسی بگیرین؟!!!
ما هنوز و همچنان داریم وسایلامون رو میچینیم...تازه تصمیم به عروسی گرفتن ما حدود 2 ماه قبلش بود و بازم با اینکه جشنی نداشتیم و یه مهمونی ساده بود خیلی بدو بدو داشتیم و از خستگی هلاک شدیم...
امروز اگه برسم مفصل از اینروزام مینویسم...
ان شا الله بخیر و خوشی...ولی خیلی خیلی رعایت کنید...ممکنه کسی ناقل باشه و نفهمید... ان شا الله که همه سلامت باشن و به شادی برید سر خونه و زندگیتون...سر عقد منو از دعات محروم نکن....دعای سر عقد، وقت خوندن سوره نور خیلی گیراس....با آرامش مراسمت رو برگزار کن و با دل شاد پا به خونه ی بخت بذار...همیشه دلتون خوش باشه کنار هم...