دیروز همسر جآن بردم شهر بغلی و بالاخره صاحب سرویس کریستال شدم و یه هفت سین ساده و شاید تکراری ولی قشنگ.. اینقدهههههه خوشحااااالم
*قیمت ها حتی نسبت به مرداد ماه خیلی بیشتر شده بودن
**خدایا سلامتی، دلخوشی و در رفاه بودن را نصیب همه بندگانت کن
دیروز همسر جآن بردم شهر بغلی و بالاخره صاحب سرویس کریستال شدم و یه هفت سین ساده و شاید تکراری ولی قشنگ.. اینقدهههههه خوشحااااالم
*قیمت ها حتی نسبت به مرداد ماه خیلی بیشتر شده بودن
**خدایا سلامتی، دلخوشی و در رفاه بودن را نصیب همه بندگانت کن
امروز دومین خرید اینترنتیم رسید و ظرفای هفت سینم شکسته رسیدن و میخوام مرجوعشون کنم!! هزار تا غصه ریخته تو دلم که تو شهرم چی پیدا کنم و هفت سینم را بچینم.. لعنت به کرونا و شرایط بد اقتصادی که ظرف بلورهام هم مونده
شهر بغلی هم که ممنوع التردد هست
* بسته اولیم ولی رضایت بخش بود
فک کنم دیگه نتونم به دیجی کالا و کلا خرید اینترنتی اطمینان کنم!!
همسر یه آدم پر مشغله اس و علاقه چندانی به فیلم و فضای مجازی نداره ولی من عاشق این هستم در کنار هم فعالیت مشترکی داشته باشیم و آسونترین و کم دردسرترین تفریح مشترک فیلم دیدن هست.. یار جانم، بالاخره 9 بهمن راضی شد با همدیگه فیلم ببینیم و هر دو از این اتفاق راضی هستیم
فیلم هایی که دیدیم:
- جمعه دو بعدازظهر: موضوعش جدید بود و بنظرم خوب بود به نسبت
- شانس. عشق. تصادف: چند سال پیش توی اتوبوس دیدمش و فوق العاده شاد بود و دوستش داشتم و امسال برای بار دوم دیدمش و جفتمون پسندیدم و حتی برای خواهرامم گذاشتم و پسندیدن.. فیلم کمدی و طنز برای تغییر حال و هوای هممون نیازه
- عشق طاهر: یک فیلم خیلی قدیمی ولی قشنگ بود و همسر پیشنهاد دیدنش را داد و خوشم اومد
- هزارپا 1 و 2: برای بار دوم دیدمش و قشنگ بود و ارزش دیدن داره و درون مایه اش طنز بود
- مردن در آب مطهر: یه فیلم فوق العاده غمگین و دارای یک صحنه دلخراش و اصلا پیشنهاد نمیکنم
- من سالواردور نیستم: موضوع کمدیش جذبم کرد که دانلود کنم ولی برای یکبار دیدن کافی بود
- مطرب: این فیلم طنز و کمدی بود و البته شاد بود و دوسش داشتیم و دوست دارم بازم ببینمش
- خجالت نکش: موضوعش کمدی و طنز بود و البته یه جاهاییش حرص ما خانوم ها را در میاره ولی چون قبلا دوسش داشتم این بار هم به اتفاق همسر دیدم
- خودمم تنهایی، فیلم دعوت را دیدم و برای یک بار تماشا کردن کافی بود
اومدم خونه بابا
حالم خیلی بهتر شده.. انگار به دیدارشون نیاز داشتم
*
به همسر پیشنهاد سفر دادم.. جدای بحث مالیش و کرونا، بخاطر شغلش نمیتونه.. ولی هر دو به این سفر نیاز داریم
*
امسال اولین عیدی خونمون هست و آجیل خوری کریستال و شیرینی خوری سرامیکی نیاز دارم و منع تردد به شهر مجاور داریم..
**
بالاخره دو خرید اینترنتی کردم و ذوق دارم براشون.. خدا کنه خریدهام خوب باشن و ذوق کنم
پنجشنبه و جمعه تونستم کمدهای دو اتاق بجز ۲ قفسه را تمیز کنم و همسر طبقه های بالای کمدها را دستمال کشید و لامپ های اتاق ها را تمیز کرد و یه غول بزرگ یعنی شستن پاسماری را انجام دادم و سجاده و چادرهام که سفید بودن را حسابی گذاشتم توی مواد شوینده و آخر سر شستمشون..ولی ظاهر خونه یکم شلخته اس
»امروز به همسر میگفتم، دو روزه کارم فقط شده تمیزکاری و مرتب کاری ولی مرتب مرتب نشدم. همسر گفت که تو میخوای از هر کاری یکم انجام بدی و نمیشه، یک کار را کامل انجام بده و برو سراغ کار بعدی« حجم کارهای خونه زیاده و ازین شاخه به اون شاخه پریدن من هم زیاد
حال دلم خوب نیست در حالیکه عزیزانم آرامش دارند و مسئله ای نیس
ولی سه روزه یه بغضی توی گلومه
امروز دورکاری بودم و بعد ۴ روز غذا پختم( یک روز مهمان بابا اینا، یک روز خونه برادر شوهر و دو روز دیگرش خونه مادر شوهر بودیم).. فراموشم شده بود آشپزی البته این سری استثنا بود و گرنه همیشه خودم آشپزی میکنم
امروز استارت خونه تکونی را هم زدم و نصف کمدای اتاق خواب را مرتب چیدم.. اگه تا آخر هفته بتونم کمدای جفت اتاق ها را سر و سامانی بدم، خیلی خوبه و یه باری از دوشم برداشته میشه..
*تنها استفاده ما از اتاق خواب و تختمون، انداختن لباسها روی تخته!! دلم میخواد بزودی همسر کارهاش کم بشه و البته پولی جور بشه و بتونیم اشکال تختمون را رفع کنیم و زندگی توش جریان پیدا کنه و کاربریش از انباری به محل خواب تغییر پیدا کنه!!
حس خواب ندارم و همسرم که خوابیده و حس و حال کاری برام نمونده
گشنه ام هست و دلم میخواد آش دوغ توی یخچال را بخورم
لباسی که امروز پوشیدم را دوست دارم
خیلی وقته لباس بنفش نپوشیده بودم
فک کنم شلوارم نیاز به خیاطی داره و یه کفش مشکی بپوشم قشنگ تر باشه که کفش مشکی مناسب سرکار ندارم