دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

Post 256

با اینکه همه چیز در ظاهر خوبه و خدا را شکر عزیزانم همه سلامتن ولی توی دلم یه غم بزرگه... جنگ برای یک مسئله تمام شده و خوب یا بد قبولش کردم هر چند در ظاهر!!!

ولی با این حال خوشحالم تونستم یه کار هنری دلی برای خودم دست و پا کنم و چند روزه با سرعت لاک پشتی پیش میرم..

خدایا خودت فقط از توی دلم خبر داری‌. آرومم کن که به رضای تو راضی باشم

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 255

هفته پیش همکار شماره ۱ کرونا گرفت و از همون روز قرنطیه را شروع کرد... یکی دو روز پیشم همکار شماره ۲ تب و لرز کرده ولی یک روزه خوب شده و با این حال تست کرونا داده و جوابش هنوز نیومده!! خب من نمیدونستم و پریروز حتی اومدن سرکار و دیروز هم به اجبار رئیسمون اومدن سرکار که من دورکاری بودم و ندیدمش..و امروز مجدد دورکاری من بود و زنگ زد که میشه بیای سرکار و کسی نیس

من هم از ساعت ۱۰:۴۵ امدم سرکار

وقتی اومدم جریان تب و لرز و تست دادنش را گفت و حقیقتش خیلی ترسیدم چون هم روی صندلی ایشون نشستم و هم از کامپیوترش استفاده کردم!!! ولی به محض رفتنش کل اتاق را الکل زدم و بعد یکساعت به اصرار همسر دو ماسکی شدم و پنکه اتاق را روشن کردم و ماسکم را چند دقیقه ای اوردم پایین که یکم ریه هام نفس بگیرن

خدا بخیر بگذرونه.. از امروز ارتباط با مادر همسر و خانواده خودم قطع میشه

هر چند دیروز بعد ۱۲ روز پیش خانواده خودم رفته بودم وقتی مطمین شدم همکار ۱ منو ناقل ویروس کرونا نکرده

در حال حاضر هم دلم گرفته و هم از دیدن خانواده ام، مجدد محروم شدم ناراحتم😭 و مثل مهر و ابان سال پیش چند وقت ۲ ماسکی بیام سرکار جهت ایمنی خودم و بقیه همکاران

بعد سرکار اول باید کل لباس هام را بشورم و حمام کنم و آب نمک قرقره کنم!!!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 254

13 رمضان پارسال، شب خواستگاری همسر جان از من بود😍🙏

مبارکمون باشه💟🌱

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 253

اردیبهشت بهشتی اومد و من یه کوچولو ذوق ذوقی نکردم

اردیبهشت هممون بهشتی و پر از عشق و تن همه سلامت و این کرونا را بسلامتی طی کنیم..

*

جمعه اونقدرررر حال روحیم خراب بود و به همسر گیر دادم که منو ببر بیرون و نبرد و حتی گفتم بیا موهام را بباف و مثلا میگفت بیا پیشم تا ببافم و من اونقدر عصبی بودم که خدا میدونه.. اصلا هیچ موقع اینقدر حالم بد نبود و همسر را هم کلافه کردم

خلاصه یکی دو روز که گذشت، بهترم

*

سرکار خیلی خلوته و نصف سهم قران امروزم را خوندم و کمی تو نت سرچ کردم و تفریح کردم😄

چند روز پیش ها که فرنی آرد برنج با آرد برنج آماده درست کردم فوق العاده بدمزه بود و بقیش را ریختم. همسر هم که اصلا نخورد

یکبارم رنگینگ توپی درست کردم و خیلی به دهنم مزه داد و با یه دستور دیگه بازم باید درست کنم

همسرم خیلی سخت گیره به غذا و همه چیزی نمیخوره.. چند روز پیش ها که پیشنهاد ژله داد و از خوردنش لذت برد منو تشویق کرده براش ژله رولی درست کنم

یه حلیم گندم مشتییییی😍هم درست کردم که بازم همسر یه قاشقش را نکرد تو دهنش و تا دیروز حلیم گندم خوردم

چقدر این پستم شکم پرستی شدااا😂

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 252

ای کاش شر این کرونای لعنتی از سر دنیا برداشته میشد.. خسته شدیم از استرس این مریضی با کرونا گرفتن روز به روز اطرافیانمون!!

صدای عظم البلا و برح الخفا یه دنیا ترس به دلمون میریزه بجای آرامش همیشگیش

حتی صدای بعضی ماشین ها که به گوشم میرسه با خودم میگم نکنه دوباره میخوان سم پاشی کوچه و خیابان ها را انجام بدن

موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 251

هر خانم متاهل و مجردی که وظایف خانه داری بر دوشش باشه، صبحش کلا به پخت و پز و رسیدگی به آشپزخانه میره!!! 

امروز که قرار نبود ناهار بپزم، قشنگ تا وقتی فول بشم خوابیدم، بدون هیچ آلارمی

بعدش رفتم توی حیاط و از بهار و هوای مطبوعش استفاده کردم

بعدترش، اجاق گاز و هود و کاشی های اطرافش را(عید نشده بود درست حسابی تمیز کنم) دستمال کشیدم و همینطور بقیه وسیله برقی ها بغیر اونهایی که داخل کابینت ها هستن ..کف آشپزخونه را هم دستمال کشیدم

افطاری هم آماده اس. به کارهای شخصی خودمم رسیدم

موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 250

موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 249

امشب افطاری خونه مادر شوهر دعوتیم و خوشحالم که عصر میتونم بدون دغدغه ی چی بپزم، سر کنم!! 

به امید اینکه برنامه هام خوب پیش برن و بتونم به کار هنریم هم برسم

موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 248

پیش از ظهر، با مادر همسر رفتم خرید سبزی کوهی

کرفس و کنگر خریدمبوسه

بوی کرفس مست مستم کرده😊😍 حالم با استشمام این بو، عاااالیه


چند وقت به همسر طفلکی گیر دادم برام یه هدیه خوب و خوشحال کن‌بخره😀 حتی توی لیست خریدم براش نوشتم هدیه😂😂

امروز رفته شهر بغلی، سفارش دادم ظروف سفالی قشنگ برام بخر

امیدوارم مغازه های صنایع دستی باز باشن و دل منم شاد بشه🙏🙏

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

Post 247

از ساعت ۴ که بیدار شدیم و سحری خوردیم تا ۶/۵ صبح خوابم نبرد دیگه تا ساعت ۱۱ صبح خواب بودم و واقعا مسئله نایابی بود:))

خودم را تنهایی به دیدن انیمیشین coco دعوت کردم و لذت بردم.. توی حیاط خونه و تراس هم به اتفاق همسرم رفتیم و هوای بهار را استشمام کردیم

 

چند شب پیش ها فیلم زندانی ها و گدایان تهران را دیدیم که از اولی خوشم نیومد و ندیدمش تا آخر ولی دومی قشنگ قشنگ نبود ولی یه تیکه هاییش طنز و ‌بامزه بود:)))

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰