دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

قراره اینجا بنویسم
نمیدونم قراره از چی بنویسم
شاید اینجا فقط برای خودم بمونه:)
.........
عروس‌ بهار و تابستون هستم با یه‌ دنیا عشق و احساس💚

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۱۱ مرداد ۹۹ , ۰۸:۵۵
    Post 160
  • ۶ مرداد ۹۹ , ۱۳:۱۶
    Post 159
  • ۳ مرداد ۹۹ , ۱۶:۲۵
    Post 157
  • ۳۰ تیر ۹۹ , ۲۳:۴۴
    Post151
  • ۱۶ تیر ۹۹ , ۱۱:۴۷
    Post148
  • ۳۰ خرداد ۹۹ , ۰۱:۱۰
    Post 141
آخرین مطالب

شروع پیاده روی  سال ۱۴۰۰ من و همسر، امروز بود

امیدوارم ادامه پیدا کنه و کاهش وزن و سایز من را به همراه داشته باشه و اولین هدفم، رسیدن به وزن قبل ازدواجمه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۲۶
دختر آفتاب

پنجشنبه هفته پیش اولین روز کاری در سال ۱۴۰۰ بود. دعا میکنم وضعیت کاریم مساعد بشه و یه مسئولیت به درد بخور بهم بدن که بقول معروف جای پام محکم بشه و امنیت شغلی پیدا کنم..

این روزها بیشتر دلم میسوزه از معلق بودن وضع کاریم!! کارمندان رسمی در ماه ۲/۵ روز مرخصی دارند.. ما هم میشه بریم ولی اجازه رئیس را میخواد و یه جوری رفتار میکنن انگار حق طبیعیمون نیس و لطف میکنن و اجازه مرخصی میدن!!! و اینکه خانم هایی که بچه دار میشن نهایت نهایتش ۲ ماه میتونن پیش نی نی شون بمونن

شکر بازم یه حقوق دارم و یه کاری انجام میدم و سرم گرمه تا بعد خدا بزرگه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۰۵
دختر آفتاب

یه نگاهی به قیمت های تورهای مسافرتی میکنم و سرم از قیمت ها منفجر شده..

آخه چرا اینهمه گرونی بیداد میکنه!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۴۳
دختر آفتاب

دیشب بعد اینکه میزبانی و مهمانیمان تموم شده بود و خوشحال ترین بودم، یک دفعه بغض کردم و یه عالمه گریه کردم چون ۶/۵ ساله مادرم از این دنیا پرکشیده و دلتنگشم:/

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۰۰ ، ۱۱:۴۴
دختر آفتاب

در حالیکه بساط عید دیدنی خواهر شوهر ۲ را هنوز جمع نکردم و ۲ ساعت دیگه هم خونه خ. ش ۱ دعوتیم، نشستم و برنجک میخورم:))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۰۰ ، ۲۱:۲۶
دختر آفتاب

سال ۱۴۰۰ مبارک:) 

سالی توام با سلامتی، شادی، موفقیت و جیب پر پول باشه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۵۷
دختر آفتاب
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۵۹
دختر آفتاب

بدنم کم جون شده و خسته ام! از کارایی که گفتم فقط فریزر را دستمال کشیدم! البته نون و سبزی خریدیم و ظهر که اومدم بسته بندیشون کردم

قراره برق کار بیاد و آشپزخونه نامرتبه!! هال را تازه شروع کردم به تمیز کردن..ساعت ۸ باید برم آرایشگاه و صفایی به ابروهام بدم و احتمالا رنگشونم میکنم

*

تو دلم به خودم غر میزنم که کارهات موند ولی فکرش را که میکنم میبینم ساعت ۵ صبح که پاشدم و ناهار پختم و بعدشم رفتم سرکار.. همش مشغول بودم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۵۷
دختر آفتاب

یکی هست که از ۵ سال پیش تا همین امروز با حرفاش و زخم زدن به من، آزارم میداد.. امروز در کمال احترام و با حرفای سنگینی که بهش زدم و خاطره ای که برای منو چند دیگه از همکارا موند، بعید میدونم دیگه این زخم زدنش را ادامه بده!!

از جسارت و سنگین بودن و کوبنده حرف زدن امروزم راضیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۲۶
دختر آفتاب

روزای آخر سالی برای اکثرمون خیلی شلوغه و خوشا بحال اونهایی که برنامشون سبک تره و زودتر از ماها خودشون را برای سال نو آماده کردند و می تونن از حال و هوای قشنگ این روزها و زنده شدن طبیعت بهره ببرن

* کاش امروز روز آخر سرکار رفتنم باشه!! از لیست خونه تکونی تمیز کردن و گردگیری هال مونده و دستمال کشیدن یخچال و گاز و چند تا خرده کار کوچیک و خرید یه سری اقلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۰۷:۰۸
دختر آفتاب