فیلم سینمایی نبات
یه مدته اسم "نبات" برام جذاب شده و چی بهتر از این که یه فیلمی به اسم نبات هم وجود داشته باشه
چند روز پیش فرصت پیش اومد و این فیلم را دیدم
بیشتر از همه مجذوب این رابطه صمیمانه پدر دختری شدم و عشق میکردم به صمیمت بینشون... نبات دختر عاقل و زرنگ و مدبر و کار خانه انجام بده و البته کمی لجباز و زبون دراز که گاهی لجم در می اومد که چرا با همچین پدر خوبی اینجوری رفتار میکنه
گل بازی های دخترک و کلاس سفالی که میرفت و مقدمه ی نزدیک شدن مادرش به نبات و بابا سعید شد و در آخر پدر و دختر، مامان سایه را بخشیدن ....
امیدوارم در آینده خیلی نزدیک منم مادر خوبی برای فرزندان بشم و بچه هامون پدر مادر خوبی داشته باشن و رابطه حسنه و صمیمانه ای داشته باشیم و خانواده چهار نفره ای جذابی باشیم :قلب:
در حال حاضر، نیاز مبرم به مانتو شلوار برای سرکار دارم و واقعا لباسام بد شدن و خسته شدم از بس همیشه این لباس ها را پوشیدم!!! مردم نمیگن این چقدر بی عرضه و خسیسه که حتی دو تا مانتو نداره.. مخصوصا این دوره زمونه که مردم از شکمشون که بزنن، از لباس و پزشون نمیزنن
این کر.ونا کاسه کوزه همه را شکونده و بازار رفتن را ترسناک کرده
ساعت ۱۸:۲۹ نوشت:
کارای دوخت و دوز و اتوکشی لباس های فردام تموم شد و از شدت بیحالی پفک و شیرینی جات خوردم:)
چند ساله موقع بیحالی و حال بد، پفک بشدت به دادم رسیده
کارای روتین روزمره ام مونده و تا آخر شب باید انجامشون بدم
با لپ تاپ می نویسم!!
کارهای روزمره ام را انجام دادم و با خیال راحت اومدم اینجا. آش رشته سیزده بدرمون را خوردیم و ولو شدم روی کاناپه و میخوام نرم افزار درسیم را بخونم و ایضا آهنگ گوش کنم... هرچند بیشتر دلم فیلم دیدن میخواد.. بینش هم دنبال قالب برای وبلاگم میگردم البته اگه نت همکاری کنه
الهی شکرت
بعدا نوشت: این هفته، خیلی کِش نیومده؟؟!!