دخترچی شیطون ما
توی فکر اینم یه خونه تکونی بکنم.
کابینت ها و کشوهای نامرتب بخاطر یه قسقل دختر
اصلا زندگیم دیدنیه
موندم کی مرتب کنم
هر موقع که پدرش می برتش جایی فقط میتونم هول هولی ظرف بشورم و چای و میوه آماده کنم.. بقیه کارهای جزیی و بزرگ بماند
* مه سو جان، راستی اسم دخترکت چیه:)
توی این فاصله از روی میز جلوی مبلی رفته پایین.. رفته توی آشپزخونه و در سطل آشغال را باز کرده.. رفته توی هال و به گل سانسوریای بینوا حمله کرده
الان هم همونطور که داره برا تودش چیزایی میگه خورد زمین
طی این پست چند بار بلند شدم و رشته کلام از دستم رفت
رشته کارها هم همینطوریه
خلاصه برای من که دوست دارم دور و برم مرتب و خلوت باشه باید عرض کنم وجود این بی نظمی های وسط خونه شامل اسباب بازیاش و بقیه وسایل خونه که مورد علاقشه، باعث سلب آرامشم شده
وجودش مایه شکرگزاریه
پوست صاف و نرمش
موهای گوگولیش
نمکی بودنش
خنده هاش
حتی شیطنتاش خنده را برامون به ارمغان میاره
خوب اومد سراغ من و باید برم.. غر غر میکنه دختر کوچولوم
بچه ها کلا رویه زندگی رو بهم میزنن...
در مورد عذاب وجدان هم باید بگم من اونقدرام خوب نیستم...شاید از دور... امیدوارم بتونم از فرشته کوچولوم مراقبت کنم اونجور که شایسته حضور بی منتش توی زندگیمون هست... و مطمئنم تو هم مادر خوبی هستی...شک نکن...همه مادرا تمام تلاششون رو برا خوب بودن میکنن و همینه که برای بچه هاشون بهترینن