داشتم به خودم وعده صبحانه فردا را میدادم که یادم اومد گویا تخم مرغمون تمام شده.. بلی رویایم نابود شد
دوست داشتم فردا با یه صبحانه روزم را شروع کنم و به خودم حال بدم
* عصری یه خواب طولانی و خستگی در کُن، حالم را جا آورد![]()
داشتم به خودم وعده صبحانه فردا را میدادم که یادم اومد گویا تخم مرغمون تمام شده.. بلی رویایم نابود شد
دوست داشتم فردا با یه صبحانه روزم را شروع کنم و به خودم حال بدم
* عصری یه خواب طولانی و خستگی در کُن، حالم را جا آورد![]()