هفته شلوغ پلوغی را سپری میکنم.. یعنی سابقه نداشت اینهمه وبلاگ و کانال نخونده:) نصف روز که سرکارم و نصف دیگه اشم بالاخره کار پیش میاد. دقیقا یک هفته اس آشپزی نکردم ولی تا جمعه کار خونه یعنی مهمان داری و مرتب کردن خونه را به نحو احسن انجام دادم ولی از شنبه کار خونه صفر و کارم خلاصه میشه به سرکار و بازار رفتن
عوضش این روزا خیلی قشنگن.. خدایا شکرت.. دستم را رها نکن
یه آدمهایی هستن
که میان تو زندگی آدم
یهویی
بی صدا
آروم
میان و با خودشون یه دنیا چیزای خوب میارن
عشق٬ لبخند٬ حمایت٬ آرامش٬ ...
یه عالمه حس های خوب میدن
حس هایی که هیچ وقت نداشتی
میان و بهت میگن همه آدمها هم بد نیستن
و تو می فهمی آدمای خوب هنوز هم هستن٬ هر چند کم
تو اومدی ...
و فقط خدا می دونه که چقدر از اومدنت خوشحالم ...
از وقتی تو اومدی هر لحظه و هر ثانیه اش بهترین وقتای زندگیم بوده و هست و خواهد بود ...
من هر روز عاشق ترت میشم
از خدا ممنونم که بهم رسیدیم و بازم از خدا میخوام هر روز عاشق تر بشیم و زندگیمون قشنگ تر از روز قبل شه
خدا را شکر که برای شادی پولم را دارم خرج میکنم ولی خیلی پول لازمم و دو ماهه کفگیرم خورده ته دیگ چون پس انداز اندکم را گذاشتم بانک.. با ادامه این مسایل مجبورم بیخیال سپرده گذاری بشم:) بعد گذاشتن پولم توی بانک این جریان سر و سامان گرفتن زندگیم جور شد و در کنارش خرج و مخارجم زیادتر شده ( و در حال حاضر از پول قرضی استفاده میکنم و قرضم، حقوق دو ماهم را شامل میشه)و هم اینکه حقوقم با تاخیر پرداخت شده. امروز ۲۲ خرداده و من هنوز حقوق اردیبهشت را دریافت نکردم!! کاش اون هفته حقوق دو ماهم را بدن
*خدایا مهر و محبت را توی دلم بیشتر از اینی که هست بکار و شک و دودلی را از دلم پاک پاک کن
این روزها جز آرزوهای دور و درازمه و این شک و دو دلی نمیذاره عمیقا شاد باشم..
خدایا این دودلی مسخره از دل و فکر و ذهنم بره بیرون و از لحظات لذات وافر را ببرم
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﮐﺴﯽ ﺍﺳـت
ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫد
ﻭ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻫﯿﭻ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻭ
ﺗﻮ
ﺑﺮﺍﯾﺶ تمام ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﺷﯽ
* ۲۰ خرداد، درد شیرین
خدایا فقط خودت میدونی توی دلم چ خبره.. خدایا خود خودت میدونی فردا چه حالی ام.. لطفا نتیجه تحقیقات آ خوب باشه و عاقبت بخیری همراه با شادی و خوشبختی و آرامش در کنارش محقق بشه.. خدایا صبری نمانده. به مهر و محبت و لطفتت خیلی نیاز دارم
به این تعطیلات سه روزه واقعا واقعا نیاز داشتم و خدا را شکر تا حدی مفید واقع شد و تونستم به کارای تمیز کردن خونه، آشپزی و دیدنی مادربزرگام بعد ۵ ماه( بیشتر از این پیششون نرفتن نه برای اونا قابل قبول بود و نه برای خودمون وجهه خوبی داشت!!) بپردازم.. کم خوابی های شبانه این مدت را با خواب عصر تا حدی جبران کردم!!
فقط موند سالن ۱ که اصلا نتونستم کاریش کنم و دست تنهایی هم نمی تونم
پیش به سوی هفته ای که احتمالا شلوغه و خرید در پیش دارم و متاسفانه متاسفانه واسه اینم دست تنها هستم و امیدوارم نیروی کمکی برسه