امروز همکارا نبودن و تقریبا تنها بودم و به ارباب رجوع ها تا جایی که تونستم راهنمایی دادم.. الانم توی سکوت اتاق نشستم و فکر میکنم و مغزم از فکر باد کرده:)))
خدایا کمکم کن بتونم کار اینجا را اصولی یاد بگیرم. به این کار و اومدن توی جامعه در درجه اول خیلی نیاز دارم و بعد حقوقش
دقیقا همین روزی که توبه شکستم، پیامک اومد که زیارت امام رضا به نیابت از شما انجام شد
خدا و امام رضا چی دارم جز شرمندگی
*دم رئیسم گرم. در راستای اینکه از امروز اعلام کردند فردا و هفته آینده شیفتی میشیم، بهم گفت فردا نیا
تنها حال خوش این دو هفته اخیر همین فردا نرفتن سرکاره
**ضدحال امروز هم اینکه از اول ماه رمضان نمی تونم روزه بگیرم و بدترینش اینکه نماز عید فطر را هم از دست میدم
***خدایا شکرت
اول اول سلامتی برای همه مردم دنیا و بعدش دست ب مشکلی نداشته باشه و من یه نفس راحت بکشم. دومشم اینکه خدایا عشق و دلخوشی بذار توی دلم. به شدت روح خسته ای دارم
دیروز خودم را از کار هلاک کردم و از شدت کارها و تعدادشون عصبی شدم و امروز از وقتی اومدم خونه، دراز کشیدم و گوشی دستمه و مضطربم. نه به دیروز پر جنب و جوش و نه به امروز
الان اتاق تاریک تاریکه و صدای اذان به گوش میرسه
کرونا خر است😐😐😐 نزدیک دو ساعت مشغول شستن خریدها بودم!!! مشکلی با شستن ندارما ولی دو ساعت زمان خیلی زیادیه!!! و اینکه میخواستم بعد ماهها برم بازار ببینم مانتویی چیزی می تونم پیدا کنم که نشد برم، در حالیکه عصرم کم خوابیدم که برسم بازار!!!
دیشب تا ساعت ۳ بیدار بودم و سریال دل را میدیدم.. اخه نباید تا قسمت ۱۸، یکم گنگی فیلم کم بشه؟؟؟ ایش😏
حالا باید برم تو خط تموم کردن کتابی که یکماهه دستمه!!
* واضح هست یا بگم تازه متوجه شدم که بیان استیکرای گوگولی گوشی را ساپورت میکنه😄😍
ساعت ۱:۲۳ بامداد: سهم روزی که برایم گذشت یه حموم هول هولکی نصف شبی بود و بالشت و تشکی که چندین روزه منتظرن ملافه شون را بکشم و نکشیدم هنووووز!! خدایا شکرت